پیوند وزن با قالبهای غزل و قصیده در شعر فارسی |
کد مقاله : 1164-CNF (R1) |
نویسندگان |
علی اکبر کمالی نهاد *1، زهرا عالی بسطام2 1استادیار دانشگاه فرهنگیان 2آموزش و پرورش |
چکیده مقاله |
هدف این پژوهش، بررسی پیوند و رابطۀ وزن با قالبهای شعر فارسی بوده است. بدین منظور دو مورد از قوالب مشهور و پرکاربرد شعر فارسی یعنی قصیده و غزل، از دیدگاه وزن عروضی و به روش تحلیلی- توصیفی بررسی شده است. در سنت شعر فارسی، دستکم در میان قصیدهسرایان شاخص تا دوران مغول، تناسب آگاهانه وزن و محتوا رعایت نشده و مقبولیت وزنهای مختلف و انواع آنها در بین شاعران بیش از همه در گرو سبک شخصی، دانش عروضی، انس و آشنایی با وزنهای متنوع سلیقۀ شاعر، سبک دورهای تفنن ادبی و سنت تقلید و تکرار در ادب فارسی بوده است. در غزل، بسیاری از اوزان خوشآهنگ بحور رمل، هزج، رجز، مضارع و منسرح و مجتث برای بیان مضامین مختلف به کار رفتهاند. اوزان صیقلی و نرم و تقطیع آنها به روانی صورت گرفت که میتواند مبین تحول اوزان شعر پارسی و مهارت این شاعران نسبت به اشعار متقدمان باشد. انتخاب مطبوعترین اوزان مبین به کار بردن آشناترین اوزانی است که به گوش و حس شاعر خوش آمده است. بیشتر غزلیات اجتماعی دورۀ مشروطه مردف است و واژگانی مانند آزادی، وطن، میهن کارگر و انقلاب که با توجه به اوضاع سیاسی - اجتماعی دورۀ مشروطه وارد شعر و غزل شده، در جایگاه ردیف و قافیه آمده است. میزان استفاده از اوزان متعارف و پرکاربرد بهطور محسوسی بیشتر است. همچنین بیشتر غزلیات اجتماعی دورۀ مشروطه با اوزان متوسط خفیف و متوسط ثقیل که اوزانی جویباری و حزنآور و مناسب مضامین اجتماعی است - سروده شده است، نشده است. |
کلیدواژه ها |
قالب شعری، وزن، موسیقی شعر، قصیده، غزل. |
وضعیت: پذیرفته شده |